برند محصول
بازاریابی یک محصول خاص برای اهداف تجاری، سادهترین راه برای درک برند است. تولیدکننده، محصول را با علامتی که نماینده چیزی در دنیاست. علامت گذاری میکند. پذیرش این ایده به دهه 1880 میلادی برمیگردد. یکی از اولین نمونههای برندینگ محصول زمانی رخ داد که هارلی پروکتر علامت «صاوبن سفید» را به علامت «صابون عاجی» تغییر نام داد. به این ترتیب نام قبلی که یک نام کلی برای یک محصول بدون علامت بود به نامی برای یک محصول خاص تغییر نام پیدا کرد.
تنها با برچسب زدن محصولات سوپر مارکتها و فروشگاهها و … با علائم رنگی و واضح، تولیدکنندگان متوجه شدند که فروش به صورت قابل توجهی افزایش یافته است. لذا این روش در تمامی صناعی مورد استفاده قرار گرفت و تغییرات شگرفی در تجارت ایجاد کرد.
تئوری مدیریت برند با راهکار اقتصادی ای آغاز شد که منعکس کننده راهکار قانون درخصوص علائم تجاری است. این تئوری براساس تئوری نئوکلاسیک در اقتصاد و تئوری بازاریابی کلاسیک به وجود آمد تا با درک بهتری از چگونگی بازاریابی شرکت، چهار عامل محصول- مکان- قیمت- تبلیغ را ترکیب کرده و رفتار مشتریان را کنترل کند. در این نگاه خطی به برند، دارنده برند اطلاعات قیمت و کیفیت محصول را به مصرفکننده منتقل میکند. برای این منظور تولید کننده با کشف راههای کاهش هزینه جستجو، میزان خرید براساس اطلاعات ناصحیح را کاهش میدهد. در واقع برند، تولید کننده را قادر میسازد تا با بهرهگیری از چهار عنصر محصول، مکان، قیمت، تبلیغ، این فرصت را برای مصرفکننده به وجود آورد که بتواند انتخابی با بهترین قیمت داشته باشد. برای رسیدن به این منظور شرکت از طریق تبلیغات، محصول را اطلاع رسانی کرده و مصرفکننده را تشویق به خرید میکند.
با این حال ادبیات برند بر این مسئله اذعان دارد که از لحاظ رویکرد اقتصادی با اشکالاتی روبرو است و این انتقادات بیشتر از ایجاد یک رابطه بلند مدت با مصرف کننده، بر منفعت کوتاه مدت و منفک از هم، معطوف است. به عبارتی اگر برند صرفاً قرار باشد اطلاعات بازار را انعکاس دهد، مانند این است که شرکت هر دفعه یک پیشنهاد (معامله) جدیدی را پیش روی مصرفکننه قرار میدهد. بنابراین در صورت دیدگاه محض به برند به عنوان انتقال دهنده اطلاعات، الزاماً منجر به تکرار خرید نمیشود، بلکه تنها امکان پردازش سریع اطلاعات را فراهم میکند. به علاوه دیدگاه اخیر باید بر این پیش فرض باشد که مصرف کننده منطقی بوده و کالا را از سر خوشی خریداری نمیکند و در نتیجه هیچگونه انگیزه غیرمنطقی و احساسی در پشت خرید وجود ندارد.
«برندینگ محصول» به یک بخش کوچک در عین حال مهم از آن چیزی اشاره میکند که برند انجام میدهد. با وجود این، نباید این نکته را فراموش کرد که حتی اگر تعداد محدودی از محصولات- مانند صابون، نوشابه و ..- در طول زمان تغییر نکنند، اما بسیاری از محصولات به سرعت در حال تغییر هستند. به علاوه اینکه شرکتها معمولاً در طول عمر تجاری خود بیش از یک محصول را ارائه میدهند و ممکن است تولید یک سری از محصولات را متوقف کنند. این حقیقت منجر به ایجاد دستهبندی دیگری از برندها به نام برند شرکت میشود.
ارسال نظر